۱۳۹۲ آبان ۱, چهارشنبه

مسیر زیبا، به اهمیّت مقصد زیبا

تصور کنید قصد سفر به یک مقصد ایده آل و آرمانی رو دارین (طبیعتاً اگه مقصد به دلتون نباشه دیگه دلیلی نداره که بخواین بهش برسین!). حالا دو حالت داره: یا مسیر هم زیبا و جذابه، یا بسیار سخت، آزاردهنده و طاقت فرسا.
اگه مسیر خیلی زیبا باشه مثل جاده ای که در دل جنگل های زیبا و بکر باشه و تمام لوازم سفر هم مهیّا باشه که بشه یه سفر سرشار از لذت و شادی، خب این خیلی عالیه چون هم از مسیر لذّت می برین و هم از مقصد. تازه در این صورت حتی اگر وقتی به مقصد برسین متوجه بشین که چندان چیز خاصی نبود و به دلتون نیست، بازم راضی هستین چون حداقل از مسیر لذّت بردین. اما اگه مسیر خیلی بد باشه و. لوازم سفر هم مهیّا نباشه، دز نتیجه مثل سفر با یک ماشین قراضه آزار دهنده خواهد بود و حتی اگه مقصد همونی باشه که میخواین، بازم چندان ارزش و لطفی نخواهد داشت وای به حال اینکه مقصد ایده آل هم نباشه، که دیگه در اون صورت نه از مسیر لذت بردین، نه از سفر و نه از مقصد!
سفر زندگی هم همین جوره، مقصد هر چی که هست، لازمه که مسیر هم حتماً زیبا باشه، و خوشبختانه انتخاب و ساختن یا بهبود این مسیر تحت اراده ی ماست، و لازمه که ما هم همه ی امکانات رو برای این سفر مهیّا کنیم که از مهم ترین این امکانات میشه به اینها اشاره کرد:
خودشناسی
رفاه مادی
آموزش صحیح
انگیزه های ارزشمند
دوستان خوب
درک ارزش لحظه ی حال
و غیره...

شما در مورد سفر زندگی چی فکر می کنین؟

باشد که رستگار شویم! 


نظرات در اون یکی وبلاگم:

مثال خوبی زدید
حرفتون هم صحیحه
ولی من به مقصد بیشتر اهمیت میدم تا مسیر....البته مسیر هم مهمه (مخصوصا مسیر زندگی)، اما معتقدم اگه مقصد به اندازه‌ی کافی برای شخص مهم و ارزشمند باشه، مطمئنا میتونه خستگی سفر رو از تن خارج کنه.

هیچ نظری موجود نیست: