۱۳۹۱ اسفند ۱۴, دوشنبه

خودشناسی، راهی برای حل همه ی بحران ها!

از وقتی بچه بودیم، همیشه صحبت از مشکلات و بحران های سخت در جهان بوده، مثل بحران اقتصادی، بحران های سیاسی در جهان، تورّم، گرونی و هر مشکل دیگه ای.
وقتی آدم یه ذره به طور منطقی در موردش فکر کنه، می بینه اگه همش بخواد از این بحران ها بترسه و درگیر اونا بشه، پس دیگه وقتی واسه درک زندگی باقی نمی مونه! و واقعاً چه چیزی مهم تر از زندگیه؟!

پس خودشناسی همیشه اهمیّت داره، و همه ی بحران ها هم نهایتاً ناشی میشن از کمبود انسانیّت و عدم توجه کافی هر کس به شناخت خودش! اینه که تا حالا همیشه بشر با بحران های ساخته و پرداخته ی خودش، به زندگی بی حرمتی کرده و تا زمانی که هر کس به فکر اصلاح خودش نباشه، نمیشه انتظار وضع بهتری رو داشت.

پس اگه هر انسان به شناخت خودش برسه، دیگه حرص نمیزنه و دیگری رو آزار نمیده، بلکه یاد می گیره زندگی رو به خوبی درک کنه و از زندگیش نهایت لذت و بهره رو ببره، و اون وقته که بهشت روی زمین ساخته بشه!

پس اگرچه ما منکر مشکلات نیستیم و طبیعتاً هیچ کس هم با مشکلات، حال نمی کنه! ولی نباید اجازه بدیم چیزی جلوی لذت بردن ما از این لحظه رو بگیره، و این خیلی هم ساده هست فقط باید استمرار داشته باشیم و اونقدر این خودشناسی و خودسازی رو تمرین کنیم که بشه جزئی از وجودمون! اون وقته که به رستگاری می رسیم...


بسیار عالی 
شما چه راههایی رو برای خودشناسی و خودسازی توصیه میکنین؟
پاسخ:
من والا اون راهی رو که خودم رفتم، شامل اینا میشه که به همه توصیه می کنم:
توجه به سلامت جسمی و روحی، مطالعه ی کتاب های مفید در زمینه ی خودشناسی، استفاده از قدرت خلاقیت در همه ی کارها، مشورت با افراد باتجربه، دوستی با افراد باحال و آدم حسابی، دوستی با افرادی که به معنویات هم حداقل به اندازه ی شکمشون اهمیّت میدن!، محبت به دیگران و سپاسگزاری از محبت دیگران، دوری از دعوا و بحث های بی فایده، توجه و تمرکز روی اهداف، ایمان به خودمون و ایمان به هدفی که داریم، و دونستن این که ما فقط جزئی از این جهان هستیم. البته که مهم هستیم، ولی فقط جزئی از یک کل هستیم و بنابر این غرور کاذب هیچ توجیهی نداره...


آره من هم با شما موافقم و این که می گن "خودشناسی برترین دانش ها است" به نظر من واقعاً درسته. به قول شاعر:

اگر خواهی خدا را فاش بینی // خودی را فاش تر دیدن بیاموز

هیچ نظری موجود نیست: