۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

معنویت و ترک "منیّت" به معنای تقلید و کهنه پرستی نیست!

با وجود رشد دانش و تکنولوژی، نمی دونم چرا هنوزم وقتی اسم "معنویت"، "عرفان" و اینطور مسائل مربوط به رشد انسان میاد، خیلی ها فکر می کنن منظور ما همون عقاید کهنه گرایانه و عقیده ی غلط ترک دنیاست! در حالی که "معنویت" برای هر کس یه معنا و مفهوم داره و صد البته هیچ انسان عاقلی دنبال تقلید، کهنه پرستی و ترک زندگی نیست!
فراموش نکنیم که فقط بعضی از مکاتب معنوی نما! هستن که چنین افکار پوچ و بی معنایی رو دنبال می کنن، و این نباید جلوی رشد روحی ما و خود شناسی حقیقی رو بگیره...
هم چنین معنویت فقط به مذهب و آیین خاصی محدود نمیشه. همونطور که حداقل به تعداد انسان های روی کره ی زمین راه وجود داره! بنابر این هر کس شیوه ی خاص خودش رو پیش می گیره و یا اصلاً خودش راهش رو می سازه! چون به هر حال تقلید کورکورانه همیشه منفور هست و خواهد بود. بنابر این مهم ترین راهنما و انگیزه، همون میل درونی انسان به کشف حقیقت و شناخت صحیح هست...
حالا هر کس یه اسم واسش میذاره، ولی اونچه مهمه، ذات قضیه هست. دنیای امروز حتی بیشتر از گذشته با معنویات همخوانی داره، چرا که قوانین نسبت به چند قرن پیش خیلی بهتر شده و زندگی و رفاه مردم از خیلی جهات مناسب تر از گذشته هست و همه ی اینها زمینه ساز توجه بیشتر به انسان شناسی، شناخت بهتر زندگی و لذت های معنوی (عالم معنا) هستن که با شناخت صحیح و درک کامل لذت ها، میشه از زندگی حداکثر بهره رو برد...

مفاهیمی مثل "یگانگی" هم واقعاً به پیشرفت مادی و معنوی انسان کمک می کنه، چرا که وقتی خودخواهی کنار بره، عشق و محبت و برابری، شیرینی و لذت زندگی رو به ما نشون میده. در این صورت دشمنی ها و کینه ها ناپدید میشن و دیگه کسی خودش رو برتر از دیگری نمی دونه، بلکه همه به هم کمک می کنن تا از فرصت زندگی نهایت بهره رو ببرن و نهایت لذت رو هم تجربه کنن ضمن اینکه هم چنان به رشد خودشون ادامه میدن و متوقف نمیشن...
یه مثال خیلی ساده:
دوست دارین همه دنیا شاد و خوشبخت باشن و خودتون هم خوشبخت باشین و باهاشون جشن بگیرین، یا اینکه همه بدبخت باشن و فقط شما خوشبخت باشین؟!
اگه همه خوشبخت باشن، خوشبختی شما دو چندان میشه، چون خوشبخت ها به هم کمک می کنن. اما بدبخت ها چه طور می تونن به خوشبخت ها کمک کنن؟!
ضمناً ما همین الآن که در عصر اطلاعات هستیم، به وضوح داریم می بینیم که به اشتراک گذاشتن دانش چقدر داره بیشتر از قبل به همه کمک می کنه، به طوری که طبق آمار میگن الآن تقریباً هر 6 ماه یه بار علم بشر داره دو برابر قبل میشه، در صورتی که تا 10 سال آینده، هر دو ماه یکبار علم بشر دو برابر میشه، یعنی سه برابر سرعت الآنش!
خوب می دونیم که چنین پیشرفتی فقط با به اشتراک گذاری و استفاده از تکنولوژی های اشتراکی (مثل شبکه های اجتماعی، اینترنت پر سرعت و غیره) امکان پذیره، وگرنه تا چند دهه ی پیش، هر کس هر علمی داشت مربوط به خودش بود و اشتراک دانش به شکل امروزی امکان پذیر نبود، اما الآن این اشتراک گذاشتن داره بزرگ ترین کمک رو به بشر می کنه، که میشه بهش گفت: "یگانگی در انتقال و اشتراک دانش!" در صورتی که قبلاً "منیّت" ها در دانش خیلی بیشتر بود و همین باعث میشد هیچ کس نتونه به حداکثر دانش ممکن برسه. البته هنوز هم منیّت در همه جا وجود داره، ولی با بررسی همچین مثال هایی، به راحتی میشه فهمید که با ترک منیّت، چه فرصت های بزرگی به دست میاد، چون زندگی "منیّت" نداره و انسان هم ذاتاً معنای یگانگی رو دوست داره، به همین دلیل هست که جشن و شادی های گروهی برای انسان اهمیّت داره، چون در این جشن و شادی ها هم لذت یگانگی تجلی داره، در عین حال که هر کس هم چنان فردیّت خودش رو حفظ می کنه و همه چیز رو از دید خودش می بینه (به عنوان جزئی از کل). پس فرق "منیّت" با "فردیت" مثل فرق روز و شبه!

بنابر این ترک "منیّت" به معنی گم شدن هویّت و از دست دادن لذت ها نیست! بلکه برعکس، با ترک منیّت، انسان هویت واقعی خودش رو پیدا می کنه، و با به اشتراک گذاشتن خوبی ها با دیگران، خوبی های بیشتری رو جذب می کنه و از انزوا و تاریکی در میاد...

هیچ نظری موجود نیست: