اصولاً انصاف و مهربونی، لازمه ی تجلّی مفهوم تکامله، و بدون اون، زندگی پست و کم ارزش میشه.
متأسفانه این لازمه ی مهم، در جاهایی مثل بازار و تجارت، بسیار کمتر بهش اهمیّت دادن، و دقیقاً به همین دلیله که زندگی اکثر مردم بی ارزش شده، چون وقتی هر کس به فکر این باشه که سر دیگری رو کلاه بذاره تا چهار قرون پول بیشتر گیرش بیاد، نمیشه انتظار زندگی متعالی رو داشته باشه.
منتها رفتار مشتریان هم به اندازه ی فروشندگان اهمیّت داره. مشتری ضمن اینکه باید حداقل چند مغازه رو بگرده و قیمت ها و کیفیت کالا رو با هم مقایسه کنه تا بتونه انتخاب درستی داشته باشه، باید این رو درک کنه که فروشنده هم حق زندگی داره و حق داره یه درصد قانونی سود ازش بگیره، حالا اگه لطف کنه و تخفیف هم بده که چه بهتر.
ولی این خیلی زشته که یه مشتری بیاد پیش یه فروشنده ی درستکار و با اطلاع از اینکه قیمت هاش مناسب و منصفانه هست و تازه تخفیف هم میده، اونقدر چونه بزنه که هم اعصاب خودش رو خراب کنه هم فروشنده رو. به هر حال کسب و کار با خیریه فرق داره! و فروشنده برای امرار معاش، لازمه که سود کافی دریافت کنه. این یه قانون اجتماعیه که در تمام جهان پذیرفته شده.
حالا این شده حکایت ما. مشتری میره کل بازار رو می گرده و میاد پیش ما، خیلی هاشون هم میگن که شما اجناس و قیمت هاتون از همه بهتره، ولی با این حال انتشار داره ما از جیب خودمون هم یه چیزی بهش بدیم بره! این که نشد که!
ما قیمت ها رو همون چیزی زدیم که کاملاً قانونی و صادقانه هست، منتها بعضی ها واقعاً نشون دادن لیاقت صداقت رو ندارن و مثلاً چون از طرف یکی از دوستان اومدن، حسابی سوءاستفاده می کنن و اونقدر با خسیس بازی پول میدن که میگیم ای کاش قیمت رو بالاتر زده بودیم مثل گرونفروش ها و بعد با منّت بهشون تخفیف می دادیم و سودمون رو کامل می گرفتیم!
خیلی از فروشنده ها هم دارن همین کار رو می کنن، چون اینطور مشتری ها حالیشون نمیشه کسی که صادقانه رفتار می کنه، حقّشه که صادقانه باهاش رفتار شه! اگه طرف باهات صادقانه برخورد کنه و تو بخوای دغل بازی در بیاری، نشونه ی بی ارزش بودن خودته!
و خلاصه گرونفروشی خیلی از بازاری ها، ملّت رو نسبت به قیمت ها بی اعتماد کرده و تقصیرشون هم نیست که همیشه دنبال تخفیف هستن، چون همیشه ناخودآگاه فکر می کنن که قیمت واقعی فرق داره با اون چیزی که می پردازن!
از اون طرف، مشتری های بی انصاف کاری می کنن که فروشنده های باانصاف هم پشیمون بشن و به جمع گرونفروش ها بپیوندن!
نظارت قانونی و دولتی هم البته لازمه، ولی مهم تر از اون، فرهنگ خود ماست.
در کشورهای پیشرفته، قیمت ها معمولاً مقطوع هستن و مثلاً به مناسبت سال نو قیمت ها میاد پایین. البته یه نوع دیگه تخفیف مثل همون "یکی بخر دو تا ببر" هم دارن، و یا اگه مثلاً بیشتر بخری، تخفیف بیشتری می گیری. ولی فرهنگش جا افتاده و مشتری ها در چونه زدن افراط نمی کنن، چون نظارت قانونی هم به اندازه ی کافی هست و کسی نمی تونه هر چی عشقش کشید قیمت بزنه (هرچند سیستم اونا هم کامل نیست، و مصرف گرایی بیش از حد و مالیات غیر منطقی رو هرگز نمیشه چیز خوبی دونست). ولی در کشورهای جهان سوم، چانه زنی شده جزئی از فرهنگ مردم! و کسی هم که اینطور نباشه، "ساده لوح" قلمداد میشه...
خلاصه از خودمون شروع کنیم. اگه فروشنده هستیم، صادق باشیم و اگه مشتری هستیم، از فروشنده های صادق حمایت کنیم که گرونفروش ها سرمون رو کلاه نذارن! چون غر زدن از دست گرونفروش ها مشکلی رو حل نمی کنه!
شکی نیست که زندگی خیلی ارزشمندتره از مادیّات. پس با انصاف و احترام به مسائل مادی، در واقع به زندگی احترام می ذاریم!
باشد که رستگار شویم!
متأسفانه این لازمه ی مهم، در جاهایی مثل بازار و تجارت، بسیار کمتر بهش اهمیّت دادن، و دقیقاً به همین دلیله که زندگی اکثر مردم بی ارزش شده، چون وقتی هر کس به فکر این باشه که سر دیگری رو کلاه بذاره تا چهار قرون پول بیشتر گیرش بیاد، نمیشه انتظار زندگی متعالی رو داشته باشه.
منتها رفتار مشتریان هم به اندازه ی فروشندگان اهمیّت داره. مشتری ضمن اینکه باید حداقل چند مغازه رو بگرده و قیمت ها و کیفیت کالا رو با هم مقایسه کنه تا بتونه انتخاب درستی داشته باشه، باید این رو درک کنه که فروشنده هم حق زندگی داره و حق داره یه درصد قانونی سود ازش بگیره، حالا اگه لطف کنه و تخفیف هم بده که چه بهتر.
ولی این خیلی زشته که یه مشتری بیاد پیش یه فروشنده ی درستکار و با اطلاع از اینکه قیمت هاش مناسب و منصفانه هست و تازه تخفیف هم میده، اونقدر چونه بزنه که هم اعصاب خودش رو خراب کنه هم فروشنده رو. به هر حال کسب و کار با خیریه فرق داره! و فروشنده برای امرار معاش، لازمه که سود کافی دریافت کنه. این یه قانون اجتماعیه که در تمام جهان پذیرفته شده.
حالا این شده حکایت ما. مشتری میره کل بازار رو می گرده و میاد پیش ما، خیلی هاشون هم میگن که شما اجناس و قیمت هاتون از همه بهتره، ولی با این حال انتشار داره ما از جیب خودمون هم یه چیزی بهش بدیم بره! این که نشد که!
ما قیمت ها رو همون چیزی زدیم که کاملاً قانونی و صادقانه هست، منتها بعضی ها واقعاً نشون دادن لیاقت صداقت رو ندارن و مثلاً چون از طرف یکی از دوستان اومدن، حسابی سوءاستفاده می کنن و اونقدر با خسیس بازی پول میدن که میگیم ای کاش قیمت رو بالاتر زده بودیم مثل گرونفروش ها و بعد با منّت بهشون تخفیف می دادیم و سودمون رو کامل می گرفتیم!
خیلی از فروشنده ها هم دارن همین کار رو می کنن، چون اینطور مشتری ها حالیشون نمیشه کسی که صادقانه رفتار می کنه، حقّشه که صادقانه باهاش رفتار شه! اگه طرف باهات صادقانه برخورد کنه و تو بخوای دغل بازی در بیاری، نشونه ی بی ارزش بودن خودته!
و خلاصه گرونفروشی خیلی از بازاری ها، ملّت رو نسبت به قیمت ها بی اعتماد کرده و تقصیرشون هم نیست که همیشه دنبال تخفیف هستن، چون همیشه ناخودآگاه فکر می کنن که قیمت واقعی فرق داره با اون چیزی که می پردازن!
از اون طرف، مشتری های بی انصاف کاری می کنن که فروشنده های باانصاف هم پشیمون بشن و به جمع گرونفروش ها بپیوندن!
نظارت قانونی و دولتی هم البته لازمه، ولی مهم تر از اون، فرهنگ خود ماست.
در کشورهای پیشرفته، قیمت ها معمولاً مقطوع هستن و مثلاً به مناسبت سال نو قیمت ها میاد پایین. البته یه نوع دیگه تخفیف مثل همون "یکی بخر دو تا ببر" هم دارن، و یا اگه مثلاً بیشتر بخری، تخفیف بیشتری می گیری. ولی فرهنگش جا افتاده و مشتری ها در چونه زدن افراط نمی کنن، چون نظارت قانونی هم به اندازه ی کافی هست و کسی نمی تونه هر چی عشقش کشید قیمت بزنه (هرچند سیستم اونا هم کامل نیست، و مصرف گرایی بیش از حد و مالیات غیر منطقی رو هرگز نمیشه چیز خوبی دونست). ولی در کشورهای جهان سوم، چانه زنی شده جزئی از فرهنگ مردم! و کسی هم که اینطور نباشه، "ساده لوح" قلمداد میشه...
خلاصه از خودمون شروع کنیم. اگه فروشنده هستیم، صادق باشیم و اگه مشتری هستیم، از فروشنده های صادق حمایت کنیم که گرونفروش ها سرمون رو کلاه نذارن! چون غر زدن از دست گرونفروش ها مشکلی رو حل نمی کنه!
شکی نیست که زندگی خیلی ارزشمندتره از مادیّات. پس با انصاف و احترام به مسائل مادی، در واقع به زندگی احترام می ذاریم!
باشد که رستگار شویم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر