۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه

مثل هیچ کس...

اوایل جوانی، موقعیه که آدم به طور جدی دنبال برنامه ای برای زندگیشه و اگرچه انتظار میره هر کس یه سبک خاص زندگی رو بپذیره، اما متأسفانه خیلی ها فکر می کنن که باید دقیقاً مثل یه نفر دیگه (فلان دکتر پولدار، فلان مهندس، فلان پولدار مشهور) زندگی کنن غافل از اینکه چیزی که اونا می بینن اولاً همه ی حقیقت زندگی اون شخص نیست و چه بسا سختی ها و مشکلاتی هم در زندگیش داشته باشه که وقتی آدم از اونها آگاه بشه، ارزش موفقیت اون فرد هم در نظرش کمرنگ بشه، ثانیاً همون موفقیت های ظاهری هم همه چیز نیست و ما وقتی اون رو ببینیم، باید به فکر این باشیم که از اون شخص موفق تر باشیم، وگرنه مثل کسی بودن هنر نیست. وقتی انسان این رو درک می کنه، بیشتر به ارزش کار و اهداف خودش پی می بره و این چیزیه که در اکثر افراد موفق مشترکه، یعنی اونا به جای اینکه بخوان دقیقاً مثل شخص دیگه ای زندگی کنن، همونطور زندگی می کنن که خودشون میخوان. اگه زندگینامه ی افراد موفق رو بخونین و خوب تحلیل و بررسی کنین، شما هم به این نتیجه خواهید رسید که موفق ترین افراد کسانی بودن که به دنبال آرزوی قلبی خودشون رفتن، نه اینکه بخوان صرفاً مشهور و مثل مشاهیر باشن...

البته داشتن الگوهای خوب خیلی مهم و حتی ضروریه، ولی به هر حال چون هیچ کس و هیچ چیز کامل نیست، پس آرزوی کپی بودن از یکی دیگه عاقلانه نیست، بلکه بهتر اینه که سعی کنیم همونطور که خودمون واقعاً می خوایم باشیم، درست مثل هیچ کس!
وقتی هم که با واقع بینی و بدون تعصب هر روز در اصلاح رفتار و شیوه ی زندگی خودمون کوشا باشیم، اون وقته که موفقیت هم به دنبالش میاد...

باشد که رستگار شویم!



به بزرگی یه جمله گفته تو این مایه ها:
هرگز در مسیر پیموده شده قدم برندار،زیرا این راه تنها به همان جایی میرسد كه دیگران رسیده اند.


پاسخ من:

دقیقاً  و هم چنین باید اضافه کرد جایی که دیگران بهش رسیدن، همچین آش دهن سوزی نیست، اینو به خصوص وقتی بهتر متوجه شدم که خوندن کتاب زندگینامه ی استیو جابز رو خوندم 

هیچ نظری موجود نیست: