۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

هدف از زیستن

انسان ها همیشه به دنبال ماهیت وجودی خودشون بودن و اینکه: سرچشمه ی جهان کجاست؟ چرا به این دنیا اومدن و هدفشون چیه؟ هر کس هم بسته به درک و ذهنیت خودش، پاسخ متفاوتی برای این سؤال های اساسی پیدا کرده، اما چیزی که مهم تره اینه که ببینیم آیا پاسخی که ما برای این سؤال پیدا کردیم منطقی و مفیده یا فقط یه پیروی کورکورانه و متعصبانه هست از نظریات پیشینیان؟
یکی از بهترین و منطقی ترین پاسخ ها که خیلی از عرفا و افراد معنوی هم همین رو قبول داشتن، اینه که هدف ما از اومدن به این دنیا، رشد و پرورش هست. این کاملاً منطقی به نظر میاد، و بر این اساس، ما در این دنیا مسافریم و بنابر این، مالکیت و تمام مسائل مرتبط با مادیّات، نسبی هستن. اما روح و انرژی ما چیزیه که از اون به وجود اومدیم و در واقع اصل ما همونه (همونطور که از نظر فیزیک کوانتوم هم همه چیز از انرژی تشکیل شده)
پس در واقع ما در این دنیا نیومدیم که همه چیز رو انحصاراً متعلق به خودمون بکنیم، بلکه اومدیم تا چیزهای مختلف و متنوعی رو تجربه کنیم که رشد کنیم، و از هر ابزاری هم برای رشد و رضایت درونی خودمون استفاده کنیم به شرطی که به دیگران و به سیّاره، صدمه ای نزنیم چون در این صورت در حق دیگران ظلم کردیم که طبق قانون عمل و عکس العمل، باید جبران بشه.
حتی اگر به تناسخ هم معتقد باشیم و قبول کنیم که بخشی از ظلم ها و کم و کاستی های زندگیمون به دلیل اعمال و افکار خودمون در گذشته هست (که شامل زندگی های قبلی هم میشه) با اینحال باز هم به این معنا نیست که اومدیم به این دنیا تا ریاضت بکشیم! چون بالأخره این اختیار رو داریم که در این فرصت هر جور دلمون میخواد زندگی کنیم و قطعاً ذوق و شوق، ارزشمند ترین پدیده ی زندگیه. قدرت عقل هم یکی از مهم ترین کاربردهاش اینه که کمک می کنه راهی برای خواسته های خودمون پیدا کنیم بدون اینکه به چیز دیگه ای آسیب بزنیم.
هم چنین به نظر من یکی از مهم ترین اهداف ما در این دنیا، خودشناسی هست، چون لازمه اول خودمون رو خوب بشناسیم و اصلاح کنیم تا بعد از اون بتونیم جهان و خالقش رو بشناسیم و بعد دنیا رو اصلاح کنیم. خوشبختانه فرصت خوبی به ما داده شده تا بتونیم با ذوق و شوق هر چه بیشتر، توانایی های خودمون رو بشناسیم و در جهت رشد خودمون به کار ببریم. در واقع همه ی پیشرفت ها و اختراعات هم به دلیل همین ذوق و شوق برای رسیدن به رضایت درونی پدید اومدن، و می بینیم که هدف از همه ی پیشرفت ها این بوده که آسایش و رفاه بیشتری پیدا کنیم و فرصتی ایجاد بشه که از نظر معنوی هم بیشتر رشد کنیم، هر چند متأسفانه انسان ها تا حد زیادی به بیراهه رفتن و نتیجه ی عکس هم گرفتن، اما به هر حال این در ذات قضیه تغییری ایجاد نمی کنه و نشون میده که ما انسان ها خودمون رو خوب نشناختیم که نتونستیم از پیشرفت هامون درست استفاده کنیم...
ما فقط مالک دو چیز هستیم: جسم و روحمون، به همین دلیل سلامتی جسمی و روحی بیشتر از هر چیز دیگه ای اهمیت داره. هر چی هم لذت و اشتیاق هست، همه مربوط میشن به روح ما، بنابر این سعی کنیم تا حد ممکن قدر مهم ترین داراییمون رو بدونیم و ازش به خوبی بهره ببریم.
تا ذوق و شوق هست، زندگی باید کرد!

باشد که رستگار شویم!

هیچ نظری موجود نیست: