۱۳۹۱ مرداد ۱۳, جمعه

***اهمیت شرکت های کوچک در توسعه و سازندگی ***

معمولاً وقتی یه چیزی خیلی تأثیرگذار میشه، اسم در می کنه، گاهی اوقات حتی اغراق هم میشه و یه شرکت یا یه برند تجاری چنان مشهور میشه که این حس رو القا می کنه که بقیه شرکت ها در توسعه، ناچیز و بی تأثیرن، در صورتی که واقعیت چیز دیگه ایه و حتی ممکنه برعکس باشه.
مثلاً فرض کنید همین گوگل، غول اینترنتی. هر کس یه خورده از تاریخچه ی این شرکت رو مطالعه کنه، می بینه که این شرکت هم در شروع کارش یه شرکت کوچیک بوده و در اون زمان بین شرکت های خیلی بزرگ تر مثل یاهو، IBM، مایکروسافت و غیره تقریباً گمنام بوده، اما به دلیل تحولاتی که ایجاد کرد تبدیل به یه شرکت بزرگ و مشهور شد، منتها این همه ی قضیه نیست. وقتی گوگل به یه شرکت بزرگ تبدیل شد، نیاز به ارائه ی سرویس های بیشتر هم ایجاد شد که هم برای کاربر ها و هم برای افزایش درآمد خود شرکت ضروری بود، بنابر این در اینطور موارد یا باید یه سرویس رو از اول ساخت یا اینکه سرویس ها و شرکت های کوچک تر رو خرید و اون ها رو توسعه داد. مورد اول برای اجرا خیلی پرهزینه هست و هم چنین تا بخواد جا بیفته و مشهور شه خیلی طول می کشه، بنابر این فقط در صورتی به صرفه هست که یه سرویس بخواد برای اولین بار ارائه بشه. اما برای توسعه ی یه سرویسی که قبلاً ایجاد شده، طبیعیه که مورد دوم به صرفه تره و گوگل هم دقیقاً همین کار رو انجام داده، مثل خرید سرویس بلاگر که تا اون موقع سرویس دهی رضایتبخشی داشت اما گوگل اونو توسعه داد و خیلی زودتر به نتیجه ی مطلوب رسید. گوگل سرویس های زیادی رو خریده مثل یوتیوب و واضحه که شهرت و درآمد گوگل چه تأثیرات مثبتی در رشد این سرویس های کوچک تر داشته، اما نباید فراموش کرد که به هر حال عامل اصلی رشد گوگل هم همین شرکت های کوچک تر بودن و بدون اینها گوگل اینقدر رشد نمی کرد. یا مثلاً "فلیکر" که یکی از محبوب ترین سرویس های سایت یاهو هست، اولش یه سرویس مستقل ولی ارزشمند بوده که بعدها یاهو اونو خریده. شرکت های بزرگ برای خرید شرکت های کوچک تر رقابت های خیلی سختی با هم دارن، بنابر این می بینیم که اهمیت سرویس ها و شرکت های نوپا به هیچ وجه کمتر از شرکت های مشهور نیست. پس چه بهتر که هر شرکتی که کار ارزشمندی انجام میده، اهمیّتش در بین افراد مختلف جامعه درک شه تا رفتارهای تجاری عادلانه تر بشه و فقط شهرت عامل درآمد نباشه. برای مثال الآن شبکه های اجتماعی بهتر از فیس بوک هم هست که ایده های خیلی بهتر و مؤثرتری رو دارن اجرا می کنن منتها از اونجا که فیس بوک همه گیر شده، چندان اهمیّتی به این رسانه های نوپا نمیشه، در نتیجه مشکلات امنیتی و نقض حریم خصوصی در فیس بوک هم رشد می کنه چون تقریباً ازش یه بت ساخته شده (توسط کاربران) بدون توجه به این که در واقع قدرت اصلی فیس بوک خود کاربرانشن نه علامت شرکت!
البته عوامل دیگه ای هم در مشهور شدن یک شرکت تأثیرگذارن مثل حامیان و شرکت های همکار، منتها هر چقدر به شرکت های نوپا و هم چنین شرکت های با صداقت بیشتر توجه نشون داده بشه، علاوه بر امکان رشد عادلانه برای همه، سوءاستفاده های شرکت های بزرگ تر هم کاهش پیدا می کنه چون در غیر اینصورت اعتبار و درآمدشونو از دست میدن...
خلاصه اینکه خود کار یا سرویسه که ارزش سازه، و اگرچه ظاهر و تبلیغات خیلی مهمه اما بدون سرویس دهی رضایتبخش، کارآمد نیست. در نتیجه هرچیزی باید تا حد امکان سعی بشه از تمام جهات خوب بشه و در مورد شرکت های کوچک تر اگرچه از نظر تبلیغات به پای شرکت های بزرگ نمیرسن، اما با نوآوری، ابتکار و سرویس دهی مطلوب به جای اجرای کارهای ناقص و تکراری، هم چنان می تونن تأثیرات زیادی بر جوامع و زندگی مردم بذارن...

هیچ نظری موجود نیست: