۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

*** نامه آبراهام لينکلن به آموزگار پسرش ***

متن فوق العاده زيبا و پر مغزيه، توصيه می کنم آروم و با تامل اون رو بخونيد !

به پسرم درس بدهيد :
او بايد بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نيستند ، اما به پسرم بياموزيد که به ازای هر شياد ،انسان صديقی هم وجود دارد. به او بگویيد به ازای هر سياستمدار خود خواه رهبر جوانمردی هم يافت می شود.به او بياموزيد که در ازای هر دشمن ،دوستی هم هست!
می دانم که وقت می گيرد ،اما به او بياموزيد اگر با کار و زحمت خويش يک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمين پنج دلار بيابد.به او بياموزيدکه از باختن پند بگيرد و از پيروز شدن لذت ببرد.اورا از غبطه خوردن بر حذر داريد.به او نقش و تاثير مهم خنديدن را يادآور شويد !
اگر می توانيد به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهيد.به او بگویيد تعمق کند ،به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقيق شود.به گل های درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند ،دقيق شود!
ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهيد.اگر می توانيد به او ياد بدهيد که در اوج اندوه تبسم کند.به او بياموزيد که از اشک ريختن خجالت نکشد...
به پسرم بياموزيد که در مدرسه بهتر اين است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد.به او بياموزيد که با ملايم ها ، ملايم و با گردن کشان گردن کش باشد.به او بگویيد به عقايدش ايمان داشته باشد، حتی اگر همه بر خلاف او حرف بزنند!
به پسرم ياد بدهيد که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند.به او بياموزيد که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعيين کند، اما قيمت گذاری برای دل بی معناست!
به او بگویيد که تسليم هياهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بايستد و با تمام قوا بجنگد. در کار تدريس به پسرم ملايمت به خرج دهيد، اما از او يک ناز پرورده نسازيد. بگذاريد که او شجاع باشد، به او بياموزيد که به مردم اعتقاد داشته باشد!
توقع زياديست اما ببينيد که چه می توانيد بکنيد، پسرم کودک کم سال خوبيست!


برگرفته از اینجا: http://safa1382.persianblog.ir/1383/11

هیچ نظری موجود نیست: