۱۳۸۹ بهمن ۸, جمعه

***کمی در مورد زبان های مختلف***



امروز می خوام یه خورده در مورد زبان های خارجی و نقاط ضعف و قوّتشون بنویسم .

احتمالاً همه می دونین که اولین زبان بین المللی در جهان ، زبان فرانسوی بود که بعد ها جای خودشو به زبان انگلیسی داد .
اما سوالی که هست اینه که زبان بین المللی باید چه ویژگی ای داشته باشه ؟
جواب اینه که زبان بین المللی اول باید تا حد ممکن ساده باشه و دوم ، یادگیریش برای همه ی مردم جهان ، راحت باشه . و ویژگی سوم زبان بین المللی اینه که باید تا حد ممکن کامل باشه ، یعنی با گفتن یک جمله ، بشه به چیزای بیش تری پی برد .
به عنوان مثال ، ما وقتی در زبان فارسی می گیم او ، معلوم نیست منظور ما ( او ) مذکر (مرد) هست یا ( او ) مونث (زن) و اگه مخاطب بخواد این رو هم بدونه ، باید در جمله ای مجزا بگیم که او زنه یا مرد !
حالا این یه مثال بود که شاید خیلی کاربرد نداشته باشه . ولی به هر حال ضعف و تفاوت ها تو چیزای دیگه هم هست ، مثلاً ما به همه جور ماشینی می گیم ماشین ! در حالی که در زبان انگلیسی هر نوع از ماشین اسم خاص خودشو داره .
در مورد کلمات مرکب هم این مزیت در زبان انگلیسی دیده می شه ، که مثلاً فعل هر چی هست ، معمولاً فاعلش یه er اضافه می گیره یا اگه بخوایم بعضی اسم ها رو به صفت تبدیل کنیم ، با اضافه کردن یه y یا ful این کار رو به راحتی انجام می دیم . مثل : Sing – Singer , Bake-Baker , Chat – Chater ! و ... ( برای اسم های مرکّب فاعل )
Rain – Rainy , Power – Powerful , Water – Watery و ... ( برای تبدیل اسم به صفت )
البته در زبان انگلیسی هم استثنا خیلی زیاده و هر دسته از کلمات هم از یک قانون پیروی می کنن .
اما در زبان فارسی همین سادگی هم خیلی کم تر دیده می شه و برای یه خارجی که می خواد فارسی یاد بگیره ، کار سخت تر می شه . ضمن این که اصلاً حروف الفبای فارسی طوری هستن که یه خارجی نمی تونه همه ی این حروف رو کامل تلفظ کنه ( مثل خ ، ق و ... )
اما الفبای زبان انگلیسی یه طوریه که کم تر ملتی هست که نتونه تمامی حروفش رو کامل تلفظ کنه .
پس این ها مزایایی هستن برای بین المللی شدن زبان انگلیسی .
اما هر زبانی زیبایی خاص خودشو داره و مزیت های خاص خودشو . مثلاً زبان انگلیسی با تمام این مزایا ، هیچ وقت مثل زبان فارسی قابلیت تولید قافیه نداره ، که این ویژگی زبان فارسی یه امتیاز محسوب می شه برای کارهای هنری از جمله هنر موسیقی و غیره .
خود من یه زمانی می گفتم ای کاش همه دنیا با یه زبان صحبت می کرد تا دیگه مجبور نباشیم برای یادگیری زبان بین المللی زحمتی بکشیم !
اما الآن متوجه می شم که اولاً طبق قوانین طبیعی چنین چیزی امکان پذیر نبود ، چون محل زندگی انسان ها از قدیم با هم متفاوت بوده و سطح آگاهیشونم با هم تفاوت داشته و در نتیجه طرز یادگیریشونم فرق می کرده و همه باهم یه زبان مشترک رو بنیان گذاری نکردن ، بلکه هر جا بسته به شرایطش ، از یک نمود آوایی و ذهنی مختص به همون جا و یک خط خاص همون منطقه استفاده شده و به همین دلیل می بینیم که از همون قدیم ، زبان مصری ها با زبان آشوری ها و پهلوی و غیره ، همه با هم فرق داشتن ، اونم فرق زیاد !
در ثانی ، اصلاً اگه این طوری می شد ، اون وقت هنر و موسیقی هم تا این حد متنوع نمی شد و یکنواخت می شد که دیگه نمی شد بهش گفت هنر ، چون تنوع یکی از اصول هنره . طبق تحقیقاتی که دانشمندان چند سال پیش انجام دادن ، افراد با زبان های مختلف ، در درک هنر هم با هم اختلاف دارند و در آزمایشی که انجام داده بودند ، افراد یونانی و آمریکایی و چینی و ژاپنی و روس و غیره ، یک موسیقی رو هم یک جور نمی شنیدن ! یعنی هر کس یه جور اون موسیقی پخش شده رو می شنید ( با لهجه های مختلف می شنیدن ! )
به نظر من و به نظر خیلی ها ، تنوع خیلی بهتر از یکنواختیه . واسه همینم هست که می بینیم با وجود بین المللی بودن زبان انگلیسی ، بعضی از خود انگلیسی ها ، میان و چند تا زبان دیگه رو هم یاد می گیرن ! و از زبان های غیر انگلیسی برای تحقیقات تاریخی و هنری و ارتباط بیش تر با یک کشور خاص استفاده می کنن .
زبان در طرز تفکر و احساسات هم نقش داره . حالا ما در حد شنیده اکتفا می کنیم ، چرا که اگه بخوایم بیش تر بحث کنیم ، وارد مباحث روانشناسی می شیم که در این جا مورد بحث ما نیستن . هر کس مایله می تونه بیش تر تحقیق کنه .
به خاطر تفاوت زبان ها ، خط ها و الفبا ها هم متفاوت هستن که این ها هم در هنر نقش دارن ( هنر خوشنویسی در همه جا هست و به عبارتی دیگه ، همه ی زبان ها ، فونت های مختلف دارن )
برای یادگیری زبان بعضی ها می گن فقط انگلیسی رو یاد بگیریم کافیه ، بعضی های دیگه میگن به جز انگلیسی ، فرانسوی و چند تا زبان دیگه رو هم باید یاد بگیریم و ...
این کاملاً به سلیقه ی خود فرد بستگی داره . ممکنه فرد به فرهنگ یه کشوری به جز کشورهای انگلیسی زبان ( مثلاً فرانسه یا سوئد یا ژاپن یا ... ) علاقه مند باشه و بخواد در اون مورد خیلی تحقیق کنه و یا حتی برای زندگی به اون کشور بره . در این صورت یادگیری زبانی به غیر از انگلیسی هم ضروریه و یا حداقل خوبه .
طبیعتاً مغر همه ی انسان ها توانایی یادگیری چند زبان رو داره ، منتها افراد در یادگیری زبان با هم متفاوتن ، بعضی ها زودتر یاد می گیرن ، بعضی ها دیرتر . بعضی ها بیش تر علاقه دارن ، بعضی ها کم تر و ...
اما یه توصیه که به خصوص برای کوچک تر ها ! حیاتیه ، این که چه علاقه ی کمی به یادگیری زبان خارجی دارین و چه علاقه ی شدیدی به یادگیری چند زبان ، در هر صورت ، اول انگلیسی رو کامل یاد بگیرین . منظورم از کامل اینه که هم به زبان رسمی انگلیسی مسلّط شین و هم به زبان محاورش ، چون یادگیری این زبان یک ضرورته هم برای ارتباط با دنیا و هم برای فعالیت های علمی و خوندن کتاب های خارجی ترجمه نشده و اخبار خارجی ( که این ها هم یه جوری مربوط می شن به همون ارتباط ! )
برای یادگیری از هر روشی که دوست دارین استفاده کنین ، اما هر چی زودتر ، بهتر .
اما چند جمله در مورد یادگیری زبان :
هر وقت هر جا به یه واژه ی انگلیسی برخورد کردین که معنی شو نمی دونستین ، از کنارش نگذرین و سعی کنین معنی شو پیدا کنین .
نرم افزار های دیکشنری نسبت به کتاب دیکشنری این حسن رو دارن که اولاً با تایپ عبارت و خیلی سریع عبارت میاد جلوی چشمتون و ثانیاً تلفّظ اون کلمه رو هم می تونین بشنوین .
قواعد دستوری رو هم خوب یاد بگیرین .
سعی کنین بعد از تسلّط به زبان رسمی ، به شکل محاوره ( گفتاری ) زبان انگلیسی هم مسلّط شین .
این که میگن برای یادگیری زبان باید حتماً بری خارج زندگی کنی و گرنه نمی شه ، تا حدودی درسته ، اما تا حدودی نه !
زبان رو می شه همه جا یاد گرفت و حالا اگه تو محیط خارجی نیستیم ، می تونیم با خوندن سایت های خارجی و ارتباط با خارجی ها و حضور در کلاس های زبان ، در محیط و شرایطی مشابه کشورهای خارجی قرار بگیریم و مطمئناً با این شبیه سازی زبان رسمی انگلیسی رو می تونیم یاد بگیریم ، منتها زندگی کردن در کشور خارجی به افزایش تسلّط بر زبان و یادگیری کامل زبان محاوره کمک می کنه . اما این دلیل نمی شه که بی خیال زبان خارجی بشیم تا روزی که بریم یه کشورخارجی ! چون اولاً هر جا باشیم بهش نیاز داریم و ثانیاً اگه از همین الآن سعی کنیم یادش بگیریم ، اون جا فقط تقویتش می کنیم و به زمان کم تری برای تقویت زبان و تسلّط بیش تر نیاز داریم ، چون دیگه مجبور نیستیم از صفر شروع کنیم به یادگیری این که Yes یعنی بله !!!
و در آخر این که ، سعی کنین زبان رو یه خورده فشرده تر یاد بگیرین و برای یادگیری فشرده تر ، باید در هر روز بیش تر برای زبان وقت بذارین . یعنی اگر مثلاً روزی یک ساعت زبان کار می کنین ، به روزی 3 ساعت افزایشش بدین . نتیجه این می شه که هم زودتر یاد می گیرین و هم به دلیل فعالیّت بیش تر در هر روز ، کم تر مطالب به فراموشی سپرده می شن .
این نوشته ها تجربه ی خود من هستن و من هم اشتباهاتی داشتم ولی الآن دارم رو زبان کار می کنم و چون در حال یادگیری مباحث شبکه ( شبکه های سیسکو ) هم هستم ( که در پست های قبل اشاراتی کردم ) لازمه که زبانم رو تقویت کنم ، چون شبکه خیلی با زبان انگلیسی سر و کار داره .
راه رو داریم پیش می ریم امیدوارم که زبان انگلیسی رو کامل یاد بگیرم . ( به امید خدا )
یه توصیه هم که دارم این که خودتونو با متون انگلیسی درگیر کنین ، تو اینترنت سایت های خارجی بخونین و ...
و با ترجمه کردن این مطالب ، تعداد بیش تری واژه یاد می گیرین و با قواعد هم بیش تر سر و کار خواهید داشت .
Google Translate هم خیلی خوب ترجمه نمی کنه . پس بهتره خودتون بهتر ترجمه کنید !
بقیه ی دوستان هم هر کس هر تجربه ای داره یا سوالی ، بگه و هر کس هم می تونه پاسخ بده و خلاصه این که با هم در رابطه ا زان بحث کنیم .
هر کس هم اطلاعات و اخبار جدیدی در مورد مدارک TOEFL و GRE داره ، بگه تا بقیه استفاده کنن .
امیدوارم با بحث بیش تر ، هم من و هم بقیه ی دوستان ، در مورد زبان روز به روز بیش تر پیشرفت کنیم .


پی نوشت 1 : یک زبان اختراعی هم هست به نام اسپرانتو که شاید کمتر کسی نامش رو شنیده باشه. من یه توضیح کوتاه می دم جهت اطلاع بیش تر از وجود این زبان !
حدود 100 سال پیش ، یک دکتر داروساز _ که خیلی هم از علم زبان شناسی می دونست _ زبانی رو پایه گذاری کرد که اولاً استثنا توش وجود نداشته باشه و ثانیاً خیلی راحت باشه . میگن الفبای این زبان اختراعی ، مثل الفبای زبان لاتینه ( با داشتن چند تا حرف دو نقطه ) ولی از نظر تلفظ و قواعد با همه ی زبان ها فرق داره . عدّه ی کمی در دنیا این زبان رو بلدن و حتی شاعر هم داشتن . طرفداران این زبان ، به دلیل برخی مسایل سیاسی و ... این زبان رو بهترین زبان برای بین المللی شدن می دونن . اما اولاً این زبان فقط جاهایی کاربرد داره که می فهمنش ، یعنی انجمن های اسپرانتو در هر کشور . و برای صنعت جهانگردی و غیره اصلاً خوب نیست . ( به جز انجمن های اسپرانتو ، هیچ جا این زبان رو نمی فهمن ! )
ثانیاً ، این زبان هیچ پشتوانه ی فرهنگی و ملّی ای نداره و فرضاً اگه یه روزی به زبان بین المللی هم تبدیل شه ، اون قدر زبان قوی ای نیست که در صورت تغییر و تحولات فرهنگی و اضافه شدن واژه های جدید و غیره بتونه دوام بیاره . ضمن این که هیچ استثنایی نداره و به طور کلی ساختارش با تمام زبان های جهان فرق داره ، که ممکنه یه سری زیبایی ها رو نداشته باشه .
اگه هم بخواد فراگیر بشه ، مطمئناً سال ها طول می کشه . اونم در صورتی که واقعاً از همه نظر بهتر بشه و کاملاً بی عیب و نقص باشه و زیبایی هم داشته باشه .
بنابراین یادگیری زبان انگلیسی از همه چیز بهتره ، چون که زبان قوی و محکمیه و پشتوانه ی ملی و حتی بین المللی داره و خیلی هم جا افتادست . در صورتی هم که اسپرانتو بین المللی بشه و ما مجبور بشیم اسپرانتو رو یاد بگیریم ، چه بهتر که انگلیسی رو هم بلد باشیم تا هم یادگیری زبان بعدی ( اسپرانتو ) راحت تر شه و هم کلاسمون بره بالا ! که بگیم سه زبان بلدیم ( انگلیسی ، اسپرانتو ، فارسی ! )
لذا باز هم می گم ، اول حتماً و حتماً انگلیسی رو یاد بگیرین ، بعد بقیه ی زبان ها .
پی نوشت 2 : حالا که بحث زبان شد ، این رو هم بگم که معمولاً تو نوشتن باید به زبان رسمی نوشت ، اما در وبلاگ با توجه به شخصی بودنش ، بهتره از زبان محاوره استفاده کنیم تا میزان صمیمیت بین نویسنده و خواننده بیش تر بشه و درک نوشته راحت تر شه . تقریباً همه جای دنیا ، موقع وبلاگ نویسی ، به زبان محاوره می نویسن .
پی نوشت 3 : در مورد اختراعات و ابداعات ، یه خورده قضیه فرق داره . مثلاً فوتبال که بازی ابداعی انگلیسی هاست ، معادل فارسی مناسبی براش نداریم و بهتره بهش همون " فوتبال " بگیم . اما مثلاً برای کامپیوتر واژه ی مناسب " رایانه " رو داریم . در این موارد اگه معادل فارسی خوبی بتونیم پیدا کنیم ، که خب هیچ ولی اگه معادل فارسی خوبی براش پیدا نشه ، بهتره همون شکل خارجیش رو استفاده کنیم . این موارد خیلی به زبان آسیب نمی زنه و تقریباً همه ی زبان ها رو تحت تاثیر قرار می ده . تازه ممکنه به ساده تر شدن یادگیری زبان های مختلف کمک کنه ، چرا که نام اختراعات و ابداعات هم کلمات زیادی رو در زبان شامل می شه و هیچ وقت نمی تونه به ساختار زبان آسیب جدی بزنه . البته در این موارد زبان شناسان بهتر می تونن نظر بدن .
پی نوشت 4 : اگه مطالب قبلی وبلاگ رو خونده باشین ، بهتر می تونین قضاوت کنین و بهتر می تونین وارد بحث شین .
اما اگه نخوندین ، لطفاً نگین که مطلب طولانی بود ! چون هدف من در این جا بحثه ، نه صرفاً گفتن یه چیزی و ختمش .

هیچ نظری موجود نیست: