۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

نهایت بهره وری از دانش و نظرات دیگران

یکی از مهم ترین و زیباترین درس های زندگی، اینه که از هر آدمی و اصلاً از هر چیزی، سعی کنیم اونچه که خوبه یاد بگیریم و به این ترتیب خودمون رو تبدیل کنیم به کلکسیونی از چیزهای خوب!
وقتی تعصب و غرور کاذب رو بذاریم کنار، فرصت برای یادگیری کامل تر فراهم میشه، چون اولاً از کسی انتظار نداریم کامل و بی عیب باشه (همونطور که خودمون هم نیستیم) ثانیاً هر چیز خوبی که دیدیم رو تحسین می کنیم و به خودمون فرصت یادگیری بیشتر رو میدیم.
اگرچه ما هم با رشد خودمون بهتره به دیگران چیز یاد بدیم، ولی هیچ چیز مهم تر از رشد خودمون نیست، چون هر کس مسئول اعمال خودشه و زیبایی و ارزشش هم به همینه که همه چیز اختیاری باشه نه اجباری. بنابر این اگه کسی از ما چیزی یاد گرفت، خب چه بهتر، اما اگه نخواست یاد بگیره، دیگه مشکل خودشه و ما هرگز نباید وقت خودمون رو تلف کنیم که به زور بخوایم کسی رو متقاعد کنیم تا نظر ما رو قبول کنه. شاید اصلاً عقیده ی ما هم یه نقص هایی داشته باشه و برای یه سری چیزا جوابگو نباشه.

تمام افراد خوشبخت و موفق در زندگیشون همین طور رفتار کردن. پس چه بهتر که این رفتار درست رو هم یاد بگیریم!

باشد که خوشبخت تر شویم! 


لینک مطلب و نظرات در اون یکی وبلاگم:
http://www.tarfandestan.com/forum/blogs/110705/blog13041.html

arahimi :

بله، کاملاً درست می فرمایید. حتی به نظر من نه تنها از سایر انسان ها بلکه حتی از حیوانات و طبیعت پیرامونمون هم می تونیم خیلی چیزهای مفید یاد بگیریم. من بارها بین دوستان و اطرافیانم این موضوع رو گفتم که مثلاً همین خری که برای خیلی ها فحش و ناسزا حساب می شه و نماد نادانیه، برای من الگوی تغذیه است و من شیوه تغذیه خر رو از دستورات و صحبت های بسیاری از کارشناسان!!! تغذیه و پزشکان بیشتر قبول دارم، چون هیچ موقع تا حالا نه دیدم و نه شنیدم که حتی یه دونه خر سرطان بگیره، سکته کنه، ام اس بگیره و حتی مبتلا به یه سرماخوردگی ساده بشه، در صورتی که دیدم خیلی از همین پزشکان، متخصصان تغذیه و بقیه انسان ها با صدها نوع مریضی و مشکل، سلامتی شون به خطر افتاده و جان خودشون رو از دست دادند. متأسفانه اغلب اوقات هم انسان ها پس از این که یه عمر از این حیوان بیچاره و مظلوم کار کشیدند و شکنجه اش کردند در آخر پیری یا می کشنش، یا تو یه چاهی می اندازنش تا بمیره، یا تو بیابون رها می کنندش تا حیوانات وحشی بخورندش و ... البته این که گفتم الگوی تغذیه ام همین خره به هیچ وجه منظورم این نیست که من هم برم علف و یونجه بخورم، چون خر گیاهخواره و من میوه خوارم. منظورم اینه که بیام ببینم چرا خر مبتلا به مریضی های ما انسان های متمدن! نمی شه. فکر می کنم مهمترین دلیل اینه که اولاً غذاش رو هیچ موقع نمی پزه و ثانیاً غذای طبیعیش رو که در درجه اول گیاهان هستند می خوره. اگه ما انسان ها هم فقط به همین اصل ساده توجه کنیم که اولاً غذاهامون رو نپزیم و ثانیاً بیشتر حجم غذامون رو میوه ها که بدون شک اصلی ترین غذای ما انسان ها هستند تشکیل بده، دیگه به این صورت فاجعه بار مبتلا به بیماری ها و امراض گوناگون نخواهیم شد.

هیچ نظری موجود نیست: