۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

*** چرا همیشه تنبل های کلاس! دنیای علم رو متحول کردن؟! ***

من بعضی وقت ها که فرصتی پیدا میشه زندگینامه بزرگان و افراد موفق رو تو اینترنت سرچ می کنم و می خونم، به این دلیل که آگاهی از روش زندگی افراد ارزشمند، می تونه به ما برای بهتر کردن زندگیمون کمک کنه و چیزی که خیلی واضحه اینه که با خوندن زندگینامه های افراد موفق، بیشتر و عمیق تر به این پی می بریم که واقعاً هیچ کس و هیچ چیز کامل نیست...
اما چیزی که در دنیای علم خیلی جالبه، اینه که خیلی وقتا تنبل های کلاس که اکثراً توسط دیگران کودن و به درد نخور فرض می شدن، تاثیرات بزرگی بر علم گذاشتن و دنیای علم رو متحول کردن. البته شاید این طور افراد در بین افراد موفق در اقلیت باشن، ولی همینه که قضیه رو شگفت انگیزتر می کنه. اگه شاگرد اول یه کلاس که همه فکر می کنن خیلی باهوشه روزی به جاهای خیلی بالایی از علم برسه، کمتر تعجب آوره، چون وقتی افراد یه شخص رو تنبل و حتی کودن می بینن، اصلاً انتظار ندارن که روزی اون شخص موفق بشه، به خصوص این که اون شخص در بین اون جمع (کلاس یا مدرسه) از همه بیشتر تحقیر بشه. مثلاً هیچ کدوم از معلما و هم کلاسی های انیشتین فکر نمی کردن اون روزی بشه مشهورترین فیزیکدان دنیا. همین طور در مورد لویی پاستور که میگن تو کلاسشون همیشه پایین ترین نمره ی کلاس مال اون بود. یا "چارلز مارتین هال" که دانشجوی تنبلی بود ولی رفت 6 ماه رو روش خالص سازی آلومینیوم تحقیق کرد و کاری رو که استادش در بیش از 50 سال نتونست انجام بده، فقط در 6 ماه انجام دادو بعدها به یکی از ثروتمندترین مردان دنیا تبدیل شد. اینا مثال های بزرگش هستن، مثال های کوچک تری هم هست که هر چند اون شخصی که کودن پنداشته میشد مثل اینا جهانی نشده، ولی به هر حال باز هم به موفق های زیادی رسیده و اگه اونا رو هم حساب کنیم می بینیم که تعداد این جور افرادی خیلیه، و چیزی که هست اینه که تقریباً هیچ کس فکر نمی کنه که ممکنه اونم با این طور اشخاصی رفت و آمد داشته باشه و این باعث به وجود اومدن مشکلات اجتماعی میشه، و این نشان دهنده اینه که خیلی از افراد حداقل در بعضی موارد درست قضاوت نمی کنن...
حالا دلیل اصلی اینه که هیچ وقت یا حداقل در خیلی موارد نمیشه قطعی حرف زد. مثلاً اگه کسی درس نمی خونه و درسش خوب نیست، دلیل نمیشه که ما فوراً نتیجه بگیریم اون شخص کودنه یا تنبله. عوامل زیادی وجود داره که شاید ما حتی نتونیم فکرش رو هم بکنیم، عواملی مثل مشکلات شخصی، مشکلات خانوادگی، مشکلات محیطی و تربیتی و ... پس وقتی عوامل زیادی هست، نمی تونیم و نباید زود قضاوت کنیم. شاید اصلاً مشکل از سیستم ما باشه. مسلماً افراد با استعداد زیادی وجود دارن که به دلیل مشکلات مختلف (که بعضی هاشون ذکر شد) نتونستن استعدادهاشوشنو شکوفا کنن. چه بسا همین افراد اگه شرایط و موقعیت بهتری براشون به وجود بیاد، آن چنان پیشرفت کنن که هیچ کس تصورش رو هم نکنه...
در کل در این طور موارد، معمولاً اون سیستم آموزشی هم ضعف داشته و شاید خود فرد هم مقصر باشه، ولی این دلیل نمیشه که بخوایم اونو محکوم و یا تمسخر کنیم. بهترین راه حل به نظر من اصلاح سیستم های آموزشیه، سیستم هایی که استرس های افراد رو کاهش بدن نه این که به استرس هاشون اضافه کنن...
افراد اینچنینی که دنیای علم رو متحول کردن، حالا یا زود یا دیر ارزش هدف خودشونو پیدا کردن و ماهیت علم رو کشف کردن و بهش رسیدن و با منطق خودشون قبولشون کردن. نتیجه این درک بالا و نگرش مثبت، بسیار به موفقیت اونا کمک می کنه و باعث میشه چیزهای خیلی خوبی رو در زندگی به دست بیارن. درک عمیق نیازمند تفکر عمیق و آینده نگرانه و همه جانبه هست که این طور افرادی بهش رسیدن...
و خلاصه این که همین افرادی که تنبل تلقی می شدن به جاهایی رسیدن که هیچ کس انتظار نداشت. دلیلشم اینه که این افراد زمانی که همت کردن (حالا یا بعد از حل شدن مشکلات شخصیشون، یا بعد از فراهم شدن بعضی از امکانات و ...) واقعاً با شور و علاقه فعالیت کردن و رو کارشون متمرکز شدن و به هدفشون ایمان داشتن. بیشتر سیستم های آموزشی دنیا کهنه گرا هستن و ارزش های اصلی و انگیزه لازم رو به فرد یاد نمیدن و در بعضی مواقع حتی افراد رو سر در گم تر می کنن. قطعاً جوامع امروزی نیاز به سیستم های آموزشی کارآمدتر و متنوع تر دارن که در تمام دنیا داره تصمیماتی در این باره گرفته میشه. یک سیستم زمانی کارآمدتره که به نفع افراد بیشتری باشه. این از لحاظ سیستمی...
اما از نظر اجتماعی هم، زود قضاوت کردن درست نیست و هم چنین درست نیست که همین طور الکی و بر اساس نتایج غلط با دیگران رفتار کرد.

شما چی فکر می کنین؟

هیچ نظری موجود نیست: