۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

این جهان کوه است و فعل ما ندا...

من قانون "کارما" یا عمل و عکس العمل رو به طور قاطعانه قبول دارم چون همیشه اون رو تجربه کردم.
در واقع ما هر کاری انجام بدیم و هر نیکی یا بدی که به دیگران بکنیم، همش نهایتاً به خودمون بر می گرده، و بنابراین میشه گفت که اصلاً ما هر کاری انجام میدیم، برا خودمون انجام میدیم، پس چه بهتر که به خودمون یه لطفی بکنیم و همیشه فقط کار خوب انجام بدیم!
این حقیقت که زندگی ما نتیجه ی افکار و اعمال ماست، کاملاً واضحه، فقط می مونه اون چیزایی که خودمون روش کنترل نداشتیم و یا یه زمان هایی هم در این زندگی (مثلاً در کودکی) ستم هایی دیدیم که اصلاً و ابداً نتیجه ی اعمال ما نبود! چون تو بچگی کاری نکرده بودیم. اما فعلاً برای من منطقی ترین تفکر ممکن در مورد چنین استثنائاتی، همون اعتقاد به تناسخه، چون اگر ما قبل از این زندگی هم زندگی های دیگه ای رو گذرونده باشیم، مطمئناً اون موقع هم کمال مطلق نبودیم همونطور که الآن هم کامل نیستیم، پس واسه همینه که میگن زندگی رو نباید بیش از حد هم جدی گرفت!
اون چه که به اعمال و رفتار ما وابسته هست بدون شک مهم تره از اون چیزی که کنترلش الآن دست ما نیست، و البته این قضیه ی ظلم های جامعه رو هم نمیشه کاملاً به تناسخ نسبت داد، چون بعضی چیزها دیگه فقط و فقط شرایط فعلی و نتیجه اعمال همه ی آدم هاست و علاوه بر اون، این هم امکان پذیره که ما به انتخاب خودمون و برای یه هدف خاص به این دنیا اومده باشیم (که خودشناسی کمک می کنه این قضیه رو متوجه بشیم و راهمون رو پیدا کنیم) و بودن در دنیا لزوماً به معنای پاکسازی از گناهان قبلی نیست! بلکه برای هر کس می تونه دلیل متفاوتی داشته باشه (یا حتی اصلاً دلیل نداشته باشه!)

به هر حال هر جور که هست، نتایج اعمال ما حتی اگه همه ی زندگی رو شامل نشه، لااقل هشتاد درصد زندگی ما رو تعیین می کنه. اعمال هم از افکار سرچشمه می گیره و برای اعمال درست، لازمه که افکار و نیّت های درست داشته باشیم، چون نباید یادمون بره که نهایتاً همه ی اینا به خودمون بر می گرده!

کسی که نیّت بد داشته باشه، فقط حق خوشبختی رو از خودش سلب می کنه! ضمن اینکه وقت و منابع دیگران رو هم تلف می کنه! ولی نیکی، خیر و برکت مطلقه، چه برا خود شخص و چه برا دیگران. کدوم بهتره؟!

موقعی که داشتم در مورد بازگشت نتایج اعمال به خود انسان، جستجو می کردم، اینجا این چند خط زیبا از کتاب اوستای زرتشتیان رو در این آدرس دیدم که دیدم مناسبه اینجا هم بیارمش:

در یسنای ۴۶(یکی از بخش های گاتها) سروده ای اندیشه برانگیز را از اشوزرتشت میخوانیم:
ای مزدا، از کردار آن کس که سر آزار جهانیان را دارد، مرا رنجی نخواهد رسید. گزند آن کردارهای دشمنانه، به خود او باز خواهد گشت؛ آنچنان که او خود را از نیک زیستی بی بهره خواهد کرد و بدان دشمنانگی، هیچ راهی به رهایی از بدسرانجامی نخواهد یافت.

مولوی هم این حقیقت رو به زیباترین شکل ممکن میگه:
اين جهان كوه است و فعل ما ندا / سوي ما آيد نداها را صدا 
فعل تو كان زايد از جان و تنت / همچو فرزندي بگيرد دامنت 
پس تو را هر غم كه پيش آيد ز درد / بر كسي تهمت منه، بر خويش گرد 
فعل تست اين غصه هاي دم به دم / اين بود معناي قَد جَفٌَ القَلَم!

هیچ نظری موجود نیست: