۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

تفکر با ذهن، تصمیم گیری با قلب!

چند وقت پیش ویدیوی سخنرانی امید کردستانی (مدیر مالی شرکت گوگل) در دانشگاه استنفورد رو می دیدم (به انگلیسی البته) و می خواستم همون موقع یه مطلبی بنویسم منتها فرصت نشد، تا اینکه الآن دوباره دارم سخنرانی ارزشمند امید کردستانی رو تو ذهنم مرور می کنم و می بینم که واقعاً به اندازه ی یه دانشگاه میشه از همون ویدیوی کوتاه 15 دقیقه ای چیز یاد گرفت...
امید کردستانی یکی از مشهورترین ایرانی هاست. اگه تا حالا اسمش رو نشنیدین، فقط کافیه تو گوگل سرچ کنین!
در این سخنرانی که مربوط میشه به چند سال پیش، امید به عنوان یکی از فارغ التحصیلان موفق دانشگاه استنفورد، برای فارغ التحصیلان جدید سخنرانی می کنه. اون کمی در مورد زندگیش میگه و در مورد اینکه از کجا به کجا رسیده.
اما مهم ترین نکته ای که امید در این سخنرانی میگه، اینه که منطقی و همه جانبه فکر کنین، اما تصمیم ها رو با قلبتون بگیرین! چون شکوفایی فقط وقتی امکان پذیره که از تصمیم گیری راضی باشیم، و رضایت از تصمیم گیری هم فقط در صورتی امکان پذیره که به اون کار و تصمیم خودمون علاقه داشته باشیم!
امید کردستانی میگه که در رشته ی مهندسی الکترونیک از دانشگاه استنفورد فارغ التحصیل شده، اما بعد از فارغ التحصیلی، چند سالی میره تو امور مالی و بانکی فعالیت می کنه و از همونجا تجربیاتی به دست میاره که سال های بعد در نت اسکیپ و گوگل به دردش می خوره. بعد از اون، یه مدت روی پروژه های فنی کار می کرده، و در آخر که رفته به گوگل، در بخش تبلیغات و امور مالی فعالیت می کنه.
ایشون میگه که از تصمیماتش راضی بوده و به دنبال کارهایی رفته که بهشون علاقه داشته، و می دونیم که در حال حاضر امید کردستانی یکی از ثروتمندترین مردان ایرانیه.
مثال خیلی جالبی که زد این بود:
"شما ممکنه مهندسی نرم افزار بخونین اما از تولید و عرضه ی غذاهای ارگانیک سر در بیارین! این هیچ اشکالی نداره. اگه بهش علاقه دارین و ایده های جدیدی برای اجرا دارین، حتماً اون رو ادامه بدین. هرگز سعی نکنین جلوی اشتیاق و فرصت های خودتون رو بگیرین..."
که به نظرم کاملاً هم درست میگه. مثالش هم خود منم: علاقه مند به کامپیوتر و تکنولوژی، اما فعلاً مشغول تحقیقات در زمینه ی سلامتی و تغذیه هستم! و خیلی هم از این بابت رضایت دارم، چون آشنایی نسبی با تکنولوژی به من کمک کرد که بهتر بتونم تحقیق کنم و بهتر کارهام رو عرضه کنم. من به احتمال زیاد روزی دوباره برگردم به ادامه ی تحصیلات و یادگیری در رشته ی کامپیوتر و نرم افزار (چون خیلی بهش علاقه دارم) ولی تا اون موقع، از فعالیت های این لحظه لذت و بهره می برم. حداقلش اینه که به سلامتی خودم کمک می کنم، ضمن اینکه برای جامعه هم کار مفیدی انجام دادم (و اگه به درآمد هم برسم که چه بهتر!)

پس می بینیم که وجه مشترک اکثر افراد خوشبخت، اشتیاق اونا به شغل و کاریه که دارن. البته که احساسی فکر کردن و احساسی تصمیم گرفتن همین جوری دیمی، چیز خوبی نیست! بلکه آدم باید منطقی و درست فکر کنه و در عین حال به دنبال اشتیاقش هم باشه، چون اشتیاقه که فعالیت های آدم رو زنده می کنه...
پس دیگه به جای اینکه خودمون رو محدود کنیم به یه کار، سعی کنیم در مورد هر چیزی که علاقه داریم اطلاعات و تجربه کسب کنیم و از هر کاری که انجام میدیم لذت ببریم، حتی از کارهای کوچیک و جزئی.
این، بخش مهمی از رازهای خوشبختیه...

باشد که رستگار شویم!

هیچ نظری موجود نیست: